میدانست که بدترین اتفاقها هنوز در راه است .
از همین حالا احساس می کرد دنیایی از مشکلات و گرفتاری ها پشت در بعدی به کمینش نشسته، اما بدترین اتفاق ممکن را رگذاشته بود؛ اینکه می توانست کاری بکند اما نکرده بود، احساس گناهی که مجبور میشد باقی عمرش را با آن سر کند. متحمل هر درد و رنجی هم که می شد به درد و رنجی که دختر کنار دستش که کشیده بود نمیرسید و حالا مانده بود تا رنجی ورای آن را حس کند.
کلرکیگن با آنتون چخوف ،نویسندۀ روس، و ویلیام ترور ، هموطن ایرلندی اش، مقایسه می شود. کیگن از حس همدلی عمیق آنها بهره برده است و چشمانی تیزبین برای دیدن جزئیات مهم دارد و نسبت به مسائل اخلاقی بسیار حساس است، مسائلی که هم برای آن ها که شاهد فرومایگی ها و رنج کشیدن ها بوده اند هم برای کسانی که خود رنج کشیده اند به دغدغه ای فکری بدل می شود.
هلر مک آلپین
Reviews
There are no reviews yet.